بی تردید کارل مارکس (۱۸۱۸ – ۱۸۸۳) را می توان تأثیرگذارترین متفکر علوم اجتماعی قرن نوزدهم دانست. وی فیلسوف، تاریخدان، دانشمند علوم اجتماعی، تحلیلگر مسائل اقتصادی و یک فرد انقلابی بود. مارکس گرچه در طول دوران حیات خویش توسط افراد برجسته آن عصر نادیده انگاشته شد، اما ایده های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وی پس از مرگش مقبولیتی عامه یافت و حرکتهای سوسیالیستی متعددی را در جهان پدید آورد. تا همین اواخر، تقریبا نیمی از مردم دنیا تحت نظامی میزیستند که نظام مارکسیستی تلقی میشد.
کارل مارکس در سال ۱۸۱۸ در یک خانواده متوسط در آلمان به دنیا آمد. هفده ساله بود که برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه بن رفت. سپس تحصیلات خود را در دانشگاه برلین ادامه داد. وی موفق شد اولین جلد از کتاب سه جلدی سرمایه خود را در سال ۱۸۶۷ به چاپ برساند. در این کتاب مارکس فرایند تولید نظام سرمایهداری را مورد تحلیل قرار داد و به تشریح نظریه ارزش کار و تلقی خود از ارزش اضافی و استثمار پرداخت. کار نگارش جلدهای دوم و سوم کتاب سرمایه نیز در دهه ۱۸۶۰ پایان یافت، ولی عملا پس از مرگ مارکس در سال ۱۸۸۳ به چاپ رسید. کارل مارکس که سالهای پایانی عمر خود را در لندن سپری کردهبود در سال ۱۸۸۳ درگذشت و در قبرستانی در شمال این شهر به خاک سپردهشد.
مارکس بر این اعتقاد بود که عملا نظام سرمایهداری مبتنی بر مالکیت خصوصی از درون فرو خواهد پاشید. سرمایهدارانی که مالک زمینها، کارخانهها و ماشینآلات هستند به استثمار کارگران تا به آنجا ادامه خواهند داد که کارگران قیام کنند و نظام حاکم را براندازند. رونق و شکوه پایدار تنها وقتی امکانپذیر است که دولت مالکیت منابع تولیدی را در اختیار گیرد و اقتصاد را اداره کند.
اما مسائل به گونه ای که مارکس انتظار داشت تحقق نیافت. جوامعی که نظام مارکسیستی را برگزیدند مانند روسیه، چین، کره شمالی، آلمان شرقی و کوبا از کشورهای مبتنی بر نظام بازار عقب افتادند. شکاف سطح زندگی بین جوامع کمونیستی و سرمایه داری به قدری زیاد شد که در نهایت نظام کمونیستی فرو پاشید. مردم این کشورها نظام اقتصادی متفاوتی را می خواستند، نظامی را که چنان کالاهایی را ارائه کند که مصرفکنندگان در جوامع سرمایهداری از آن برخوردار بودند و لذت میبردند. از واپسین سالهای قرن بیستم، سعی و تلاش کشورهای سوسیالیستی بر این بود تا اقتصاد خود را از برنامهریزی متمرکز به نظامی که بیشتر متکی به مکانیسم بازار است تبدیل کنند و این تلاش همچنان ادامه دارد. این جوامع به دنبال قوانین، مکانیسمها و نیروی محرکهای هستند که سطح زندگی آنها را ارتقا بخشد.
اما آیا نظام سرمایه داری قادر است در قرن بیست و یکم کماکان رونق و شکوفایی را به جوامع عرضه کند و سطح زندگی را روز به روز افزایش دهد؟ گذشت زمان به این سئوال پاسخ خواهد داد.
منبع:
این متن از کتاب “مبانی اقتصاد خرد” نوشته “دکتر محمد نوفرستی” انتشارات “رسا” چاپ سال ۱۳۹۰ و با اجازهی مولف آورده شده است و حقوق نشر آن برای نویسنده اصلی محفوظ است.
3 thoughts on “کارل مارکس و سوسیالیسم”
Pingback: مکتبهای مختلف سوسیالیستی و مارکسیستی - اسکروج
Pingback: سرمایهداری و عقاید استوارت میل - اسکروج
Pingback: عقاید اقتصادی مالتوس - اسکروج